می‏كند ، و خلاصه هم " قوه محركه " باشد و هم " تعهد آور و مسؤوليت آور
" ( البته به حسب خصلت ذاتی خود ) و هم " راهنما و هدايت كننده "
كه راه وصول به هدفها را تعيين كند ، و هم خاصيت " نشاط بخشی " و "
فداكار سازی " داشته باشد ، و هم مانند غذا خاصيت داشته باشد كه به همه‏
بدن برسد و همه اعضاء را زنده نگه دارد ، و هم نفوذی داشته باشد كه مانند
اصل ، همه مسائل به آن تحليل شود . به عقيده ما تنها جهان بينی توحيدی‏
است كه چنين خواصی را همه و يكجا در بر دارد .