خداوند . هدفها يعنی كمالات و هدفهای انسانی .
آيا ايمان خود كمال انسان است ؟ و اينكه دعوت به ايمان شده است از
اين جهت است كه اصولا [ ايمان ] كمال انسانی است و نفس كمال انسان به‏
ايمان است ؟ يا از آن جهت دعوت به ايمان شده است كه ايمان يك سلسله‏
آثار دارد و آن آثار برای انسان خوب است ، پس ايمان چيزی است كه برای‏
انسان نافع است يعنی دارای آثار نيك است . اگر بخواهيم اين كلمه را به‏
اصطلاح فلاسفه ادا كنيم اينطور بايد بگوئيم :
آيا ايمان برای انسان خير است و يا نافع است ؟ زيرا فرق است ميان‏
خير و نافع . خير آن چيزی است كه نفس و ذات خودش كمال و مطلوب است‏
. يعنی انسان آنرا بايد برای خودش بخواهد نه برای چيز ديگر . ولی نافع‏
آن چيزی است كه خوب است به خاطر اثری كه دارد ، و در واقع مقدمه خير
است نه اينكه خودش فی حد ذاته خير باشد .
اين مطلب قطعا بايد در شناخت اسلام به صورت يك مكتب و ايدئولوژی‏
روشن بشود كه از نظر اسلام آيا ايمان خود هدف و مطلوب و خير است برای‏
انسان ، و دعوت اسلام به ايمان از آن جهت است كه نفس ايمان خير است‏
برای انسان قطع نظر از هر اثری كه داشته باشد ولو برای ايمان هيچ اثری از
آثاری كه می‏شناسيم وجود نداشته باشد ، و يا اينكه خير چيز ديگری است و
انسان از آن جهت به ايمان دعوت شده است كه ايمان مقدمه خيرات است‏
چنانكه ما معمولا وقتی راجع به ايمان بحث می‏كنيم ، درباره فوائد و آثار
ايمان