پاورقی : . 1 امالی صدوق / ص . 293
خود نيازمند به استخدام بدن است ، بدون به كار بردن اعضا و جوارح و
ابزارهای بدنی قادر به كاری نيست بینيازی روح از بدن به اين است كه در
برخی از فعاليتها از استخدام بدن بینياز میگردد اين بینيازی گاهی در چند
لحظه و گاهی مكرر و گاهی به طور دائم صورت میگيرد اين همان است كه به
" خلع بدن " معروف است .
سهروردی حكيم اشراقی معروف گفته است ما حكيم را حكيم نمیدانيم مگر
آنكه بتواند خلع بدن كند ميرداماد میگويد ما حكيم را حكيم نمیدانيم مگر
آنكه خلع بدن برای از ملكه شده باشد و هر وقت اراده كند عملی گردد .
همان طور كه محققان گفته اند ، خلع بدن دليل بر كمال زيادی نيست ،
يعنی افرادی كه هنوز از عالم " مثال " عبور نكرده و قدم به غيب معقول
نگذاشته اند ، ممكن است به اين مرحله برسند .
مرحله چهارم اين است كه خود بدن از هر لحاظ تحت فرمان و اراده شخص
در میآيد بطوريكه در حوزه بدن خود شخص اعمال خارق العاده سر میزند اين
مطلب دامنه بحث زيادی دارد . امام صادق ( عليه السلام ) فرمود :
« ما ضعف بدن عما قويت عليه النية » ( 1 ) .
آنچه كه همت و اراده نفس در آن نيرومند گردد و جدا مورد توجه نفس
واقع شود ، بدن از انجام آن ناتوانی نشان نمیدهد .
مرحله پنجم كه بالاترين مراحل است اين است كه حتی طبيعت خارجی نيز
تحت نفوذ اراده انسان قرار میگيرد و مطيع انسان
پاورقی : . 1 امالی صدوق / ص . 293 |