پاورقی : . 1 تاريخ طبری ، ج 7 ص . 300
روزی كه به خلافت رسيده است ، در مدت اين بيست سال هر چه عمل كرده
است بر خلاف اسلام عمل كرده است ، اين حاكم ، جائر و جابر است ، جور و
عدوانش را همه مردم ديدند و میبينيد ، احكام اسلام را تغيير داده است ،
بيت المال مسلمين راحيف و ميل میكند ، خونهای محترم را ريخته است ،
چنين كرده ، چنان كرده ، حالا هم بزرگترين گناه را مرتكب شده است و آن
اين كه بعد از خودش پسر شرابخوار قمار باز سگباز خودش را [ به عنوان
ولايتعهد ] تعيين كرده وبه زور سرجای خودش نشانده است ، بر ما لازم است
كه به اينها اعتراض كنيم ، چون پيغمبر فرمود : « من رأی سلطانا جائرا
مستحلا لحرام الله ، ناكثا عهده ، مخالفا لسنة رسول الله ، يعمل فی عباد
الله بالاثم و العدوان ، فلم يغير عليه بفعل و لا قول ، كان حقا علی الله
ان يدخله مدخله ، الا و ان هولاء قد لزموا طاعة الشيطان » . . . ( 1 ) اگر
كسی حاكم ستمگری را به اين وضع و آن وضع و با اين نشانيها ببيند و
اعتراض نكند به عملش يا گفتهاش ، آنچنان مرتكب گناه شده است كه
سزاوار است خدا او را به همان عذابی معذب كند كه آن حكمران جائر را
معذب میكند . اما در زمان معاويه در اينكه مطلب بالقوه همينطور بود
بحثی نيست . برای خود امام حسن كه مسأله محل ترديد نبود كه معاويه چه
ماهيتی دارد ، ولی معاويه در زمان علی عليه السلام معترض بوده است كه من
فقط میخواهم خونخواهی عثمان را بكنم ، و حال میگويد من حاضرم به كتاب
خدا و به سنت پيغمبر و به سيره خلفای راشدين صد در صد عمل بكنم ، برای
خودم جانشين معين نمیكنم ، بعد از من خلافت مال
پاورقی : . 1 تاريخ طبری ، ج 7 ص . 300 |