جنين در رحم ، دست و پايت را جمع كرده و همينجور يك گوشه نشسته‏ای ، و
مثل اشخاصی كه متهم هستند و خجالت می‏كشند از خانه بيرون بروند در خانه‏
نشسته‏ای ؟ تو همان مردی هستی كه در ميدانهای جنگ ، شيران از جلوی تو
فرار می‏كردند ، حالا اين شغالها بر تو مسلط شده‏اند ؟ ! چرا ؟ كه بعد حضرت‏
توضيح می‏دهد كه آنجا وظيفه من آن بوده ، اكنون وظيفه من اين است .
بيست و پنج سال می‏گذرد و در تمام اين بيست و پنج سال علی يك مرد به‏
اصطلاح صلح جو و مسالمت طلب است . آنوقتی كه مردم عليه عثمان شورش‏
می‏كنند - همان شورشی كه بالاخره منجر به قتل عثمان شد - علی خودش جزء
شورشيان نيست ، جزء طرفداران هم نيست ، ميانجی است ميان شورشيان و
عثمان ، و كوشش می‏كند كه بلكه قضايا به جايی بيانجامد كه از طرفی‏
تقاضاهای شورشيان - كه تقاضاهايی عادلانه بود راجع به شكايتی كه از حكام‏
عثمان داشتند و مظالمی كه آنها ايجاد كرده بودند - بر آورده شود و از
طرف ديگر عثمان كشته نشود . اين در نهج البلاغه است ، و تاريخ هم به طور
قطع و مسلم همين را می‏گويد . به عثمان می‏فرمود : من می‏ترسم بر اينكه تو
آن پيشوای مقتول اين امت باشی ، و اگر تو كشته شوی باب قتل بر اين امت‏
باز خواهد شد ، فتنه‏ای در ميان مسلمين پيدا می‏شود كه هرگز خاموش نشود .
پس علی حتی در اواخر عهد عثمان كه بدترين دوره‏های زمان عثمان بود نيز
ميانجی واقع می‏شود ميان شورشيان و عثمان در ابتدای خلافت عثمان هم وقتی‏
كه آن نيرنگ عبدالرحمن بن عوف طی شد كه در آخر فقط دو نفر از شش نفر
به عنوان كانديدا و نامزد