در انتظار او هستيد پسر من است ، و لهذا " مقاتل الطالبين " و ديگران‏
نوشته‏اند كه گاهی با خصيصين خودش كه روبرو می‏شد [ به دروغ بودن اين‏
مطلب اعتراف می‏كرد ] . يك وقتی با مردی به نام مسلم بن قتيبه كه از
نزديكانش بود روبرو شد ، گفت : اين محمد بن عبدالله محض چه می‏گويد ؟
گفت : " می‏گويد من مهدی امتم " . گفت : " اشتباه می‏كند ، نه او مهدی‏
امت است نه پسر من " . ولی گاهی با يك افراد ديگری كه روبرو می‏شد ،
می‏گفت : " مهدی امت او نيست ، مهدی امت پسر من است " . عرض كردم‏
بسياری از كسانی كه بيعت می‏كردند به همين عنوان بيعت می‏كردند ، از بس‏
روايات مهدی از پيغمبر اكرم زياد رسيده بود و در دست مردم بود ، و همين‏
اسباب اشتباه مردمی می‏شد كه كاملا تحقيق نمی‏كردند تا مشخصات بيشتری به‏
دست آورند ، زود ايمان پيدا می‏كردند كه اين ، مهدی امت است .

محمد بن عجلان و منصور عباسی

و باز جريانهای ديگری در تاريخ اسلام می‏بينيم ، از جمله : يكی از فقهاء
مدينه به نام " محمد بن عجلان " رفت با محمد بن عبدالله محض بيعت كرد
. بنی العباس كه ابتدا حامی اينها بودند ، مسئله خلافت كه پيش آمد ،
خلافت را گرفتند ، بعد هم سادات حسنی را كشتند . منصور اين مرد فقيه را
خواست ، تحقيق كرد ، ثابت شد كه او بيعت كرده است . دستور داد دست‏
او را ببرند . گفت اين دستی كه با دشمن من بيعت كرده است بايد بريده‏
شود . نوشته‏اند فقهاء مدينه جمع شدند و شفاعت كردند و در شفاعتشان‏