اينجور گفتند كه خليفه ! او تقصير ندارد ، او مردی است فقيه وعالم به‏
روايات ، اين مرد خيال كرد كه محمد بن عبدالله محض ، مهدی امت است و
لذا با او بيعت كرد والا قصد او دشمنی با تو نبود .
اين است كه ما می‏بينيم در تاريخ اسلام ، موضوع مهدی موعود ، از مسائل‏
بسيار مهم و قطعی است . ما همينجور كه دوره به دوره پيش می‏آييم می‏بينيم‏
حوادثی در تاريخ اسلام پيدا شده كه منشأش همين اعتقاد به ظهور مهدی موعود
بوده است . بسياری از ائمه ما وقتی كه از دنيا می‏رفتند عده‏ای می‏گفتند
شايد نمرده است ، شايد غايب شده است ، شايد مهدی امت است . اين امر
راجع به حضرت امام موسی كاظم هست ، حتی راجع به حضرت باقر هست ،
ظاهرا راجع به حضرت صادق هم هست ، و راجع به بعضی از ائمه ديگر نيز
هست .
حضرت صادق پسری دارند به نام اسماعيل كه اسماعيليه منتسب به او هستند
. اسماعيل در زمان حيات حضرت از دنيا رفت . حضرت خيلی هم اسماعيل را
دوست می‏داشتند . وقتی اسماعيل از دنيا رفت و او را غسل دادند و كفن‏
كردند ، حضرت صادق مخصوصا آمدند به بالين اسماعيل ، اصحابشان را صدا
زدند ، كفن را باز كردند ، صورت اسماعيل را نشان دادند و فرمودند : اين‏
اسماعيل پسر من است ، اين مرد ، فردا ادعا نكنيد كه او مهدی امت است و
غايب شد ، جنازه‏اش را ببينيد ، صورتش را ببينيد ، بشناسيد و بعد
شهادت بدهيد .
اينها همه نشان می‏دهد كه زمينه مهدی امت در ميان مسلمين به قدری قطعی‏
بوده است كه جای شك و ترديد نيست . تا آنجا كه من تحقيق كرده‏ام ، تا
زمان ابن خلدون ، شايد حتی يك نفر از علمای