علی بن ابی طالب خودش يك نمونه‏ای است كه همه اين فلسفه‏ها را باطل‏
می‏كند ، علی و دست پروردگان علی وعده زيادی از افراد بشر كه در تمام‏
دورانها بوده‏اند . حال وقتی ما مثال به حضرت امير می‏زنيم شايد در بعضی‏
اذهان می‏آيد كه علی يك فرد منحصر است . نه ، اينجور نيست . الان هم در
ميان متدينين واقعی افراد بسيار زيادی هستند كه عدالت را واقعا دوست‏
دارند ، نهادشان با عدالت پيوند دارد و چه پيوندی ! بشر دوره‏های آينده‏
هم چنين خواهد بود .
بسياری از افراد بشر خيال می‏كنند كه مسئله ظهور حضرت حجت عجل الله‏
تعالی فرجه يك امری است مساوی با انحطاط دنيا و بازگشت بشر به تقهقر .
قضيه بر عكس است ، رقاء فكری و اخلاقی و علمی بشر است ، به حكم همه‏
شواهد و ادله‏ای كه از دين به ما رسيده است . همان دينی كه موضوع ظهور
حضرت حجت را و عدل كلی را برای ما ذكر كرده است اينها را هم ذكر كرده‏
است . در حديث اصول كافی است كه وقتی آنحضرت ظهور می‏كند خدای متعال‏
دست خود را بر سر افراد بشر می‏كشد و عقل افراد بشر افزون می‏شود ، فكر و
عملشان زياد می‏شود . وقتی كه وجود مقدس او ظهور می‏كند ديگر گرگ و
گوسفندی در دنيا وجود ندارد ، حتی گرگها با يكديگر در صلح و صفا زندگی‏
می‏كنند . كدام گرگها ؟ آيا همان گرگهايی كه در بيابان زندگی می‏كنند ؟ يا
گرگهای افراد بشر . يعنی گرگ ديگر طبيعت گرگی ندارد ، طبيعت گرگی از
گرگ گرفته می‏شود .
قبل از آنكه قسمتی از قرائن بسيار زياد ديگری از وضع زمان حضرت را
برای شما بخوانم ، نكته‏ای را برايتان عرض بكنم :