علت دستگيری امام

حال چرا هارون دستور داد امام را بگيرند ؟ برای اينكه به موقعيت‏
اجتماعی امام حسادت می‏ورزيد و احساس خطر می‏كرد ، با اينكه امام هيچ در
مقام قيام نبود ، واقعا كوچكترين اقدامی نكرده بود برای اينكه انقلابی بپا
كند ( انقلاب ظاهری ) اما آنها تشخيص می‏دادند كه اينها انقلاب معنوی و
انقلاب عقيدتی بپا كرده‏اند . وقتی كه تصميم می‏گيرد كه ولايتعهد را برای‏
پسرش امين تثبيت كند ، و بعد از او برای پسر ديگرش مأمون ، و بعد از
او برای پسر ديگرش مؤتمن ، و بعد علما و برجستگان شهرها را دعوت می‏كند
كه همه امسال بيايند مكه كه خليفه می‏خواهد بيايد مكه و آنجا يك كنگره‏
عظيم تشكيل بدهد و از همه بيعت بگيرد ، فكر می‏كند مانع اين كار كيست ؟
آنكسی كه اگر باشد وچشمها به او بيفتد اين فكر برای افراد پيدا می‏شود كه‏
آن كه لياقت برای خلافت دارد اوست ، كيست ؟ موسی بن جعفر . وقتی كه‏
می‏آيد مدينه ، دستور می‏دهد امام را بگيرند . همين يحيی بر مكی به يك نفر
گفت : من گمان می‏كنم خليفه در ظرف امروز و فردا دستور بدهد موسی بن‏
جعفر را توقيف كنند . گفتند چطور ؟ گفت من همراهش بودم كه رفتيم به‏
زيارت حضرت رسول در مسجد النبی ( 1 ) . وقتی كه خواست به پيغمبر سلام‏

پاورقی :
. 1 اين خاك بر سرها واقعا در عمق دلشان اعتقاد هم داشتند . باور
نكنيد كه اين اشخاص اعتقاد نداشتند . اينها اگر بی اعتقاد می‏بودند ،
اينقدر شقی نبودند ، كه با اعتقاد بودند و اينقدر شقی بودند . مثل قتله‏
امام حسين كه وقتی امام پرسيد اهل كوفه چطورند ؟ فرزدق و چند نفر ديگر
گفتند : قلوبهم معك وسيوفهم عليك دلشان با >