نمی‏گويد آن عدالتی كه در عاقبت می‏آيد فقط اين است كه فكر بشر به اينجا
منتهی می‏شود كه منفعت من در اين است كه منافع ديگران را حفظ كنم ، نه ،
[ در آن زمان ] عدالت برای بشر محبوب و مثل يك معبود است ، يعنی‏
روحش رقاء پيدا می‏كند ، تربيتش كامل می‏شود ، و اين نمی‏شود جز اينكه يك‏
حكومت عادل جهانی بر مبنای ايمان ، خدا پرستی و خداشناسی و بر مبنای‏
حكومت قرآن به وجود آيد ، و ما مسلمين خوشوقتيم كه بر خلاف اينهمه‏
بدبينی‏هايی كه در دنيای غرب برای بشريت به وجود آمده به آينده بشريت‏
خوشبين هستيم . همين راسل در كتاب " اميدهای نو " می‏گويد : امروز ديگر
غالب دانشمندان اميدشان را از بشريت قطع كرده و معتقدند كه علم به جايی‏
رسيده است كه عن قريب بشر به دست علم نابود خواهد شد . می‏گويد : يكی‏
از اين افراد اينشتين است ، و او می‏گويد اينشتين معتقد است كه بشر با
گور ی كه به دست خودش كنده است ، يك گام بيشتر فاصله ندارد ، بشر به‏
مرحله‏ای رسيده است كه فشار دادن چند دگمه همان و زمين ما كن فيكون شدن‏
همان . و واقعا هم اگر ما معتقد به خدا و دست غيبی نباشيم ، اگر آن‏
اطمينانی كه قرآن به آينده بشريت می‏دهد ما را مطمئن نكرده باشد ، يعنی‏
اگر ما همين ظواهر دنيای امروز را ببينيم ، حق با اينهاست . روزی نيست‏
كه وسائل مخرب به صورت نيرومندتر ، مهيب تر و وحشتناكتر پيدا نشود .
از حدود بيست سال پيش ، از وقتی كه بمب اتمی در هيروشيما افتاد تا
امروز نگاه كنيد ببينيد قدرت تخريبی صنعتی بشر چند برابر شده است ؟
رسيده به مرحله‏ای كه می‏گويند دنيای امروز ديگر غالب و مغلوب ندارد ،
اگر جنگ سوم جهانی پيش بيايد ، صحبت اين نيست