علی انسانی را بياورد .
افرادی بودند مثل عمر و عاص و معاويه كه علی و حكومت علی را
می‏شناختند ، هدفهای علی را می‏دانستند اما دنيا طلبی اما نشان نمی‏داد اين‏
طبق زيرك منافق هميشه از اين خشكه مقدسها به عنوان يك تير برای زدن‏
هدفهای خودشان استفاده می‏كردند ، و اين جريان هميشه در دنيا ادامه دارد ،
اين مشكل بزرگ علی هميشه در دنيا هست ، هميشه منافق هست ، الانش هم‏
والله معاويه و عمر و عاص هست ، در لباسهای گوناگون ، و هميشه ابن ملجم‏
ها و خشكه مقدسها و تيرهايی كه ابزار دست شيطانها می‏باشند هستند ، هميشه‏
آماده ها برای گول خوردنها و تهمت زدنها هستند كه مثل علی را بگويند
كافر شد ، مشرك شد .
يك كسی درباره ابن سينا گفته بود كه ابن سينا كافر است ( 1 ) .
ابن سينا اين رباعی را گفت :
كفر چو منی گزاف و آسان نبود
محكمتر از ايمان من ايمان نبود
در دهر يكی چو من و آن هم كافر
پس در همه دهر يك مسلمان نبود
هر چه دانشمند بزرگ تا كنون اسلام داشته ، اين خشكه

پاورقی :
. 1 هميشه بی سوادها و نادانها و جاهلها وقتی كه در مقابل دانشمندها ،
با قدرتها ، باهنرها قرار می‏گيرند و می‏بينند جامعه برای اينها احترام‏
قائل است ، نمی‏دانند چه بكنند ، ابزار ديگری كه ندارند ، اگر بگويند بی‏
سواد است ، آثار علميش را می‏بينند ، اگر بگويند بی هنر است هنرش را
دارند می‏بينند ، اگر بگويند بی عقل است عقلش را دارند می‏بينند ، چه‏
بگويند ؟ آخرش می‏گويند اين دين ندارد ، اين كافر است ، اين مسلمان‏
نيست .