نظر اسلام
اما نظر سومی - و به يك اعتبار نظر چهارمی - كه در اينجا وجود دارد میگويد : همه اينها نوعی بدبينی به طبيعت و فطرت بشر است . اگر میبينی بشريت امروز از عدالت گريزان است هنوز به مرحله كمال نرسيده است . در نهاد بشر عدالت هست . اگر بشر خوب تربيت شود ، اگر زير دست مربی كامل قرار گيرد ، میرسد به جايی كه خودش واقعا عدالتخواه بشود ، واقعا عدالت جمع را بر منفعت فرد خودش ترجيح بدهد و همين طور كه زيبائی را دوست میدارد ، عدالت را دوست داشته باشد ، بلكه عدالت ، خودش از مقوله زيبائی است ولی زيبائی معقول نه زيبائی محسوس . بعد هم برايش دليل میآورند ، میگويند : در مكتب ما كه مكتب دين است ، مطلب دليل دارد : اين كه شما میگوئيد بشر به حسب نهاد خودش عدالتخواه نيست و زور بايد عدالت را به او تحميل كند ، يا میگوئيد عقلش بايد برسد به جايی كه منفعت خودش را در آن بداند ، يا میگوئيد [ تكامل ] ابزار توليد [ خود بخود عدالت را بر قرار میكند ] ، ما مواردی به شما نشان میدهيم كه افرادی عادل و عدالتخواه بودهاند در صورتی كه منافعشان هم ايجاب نمیكرده است ، بر خلاف منافع فردی خودشان ، عدالت ، ايده ، هدف و آرزوشان بوده است ، بلكه عدالت را در حد يك محبوب دوست داشتهاند ، و خودشان را فدای راه عدالت كردهاند . اينها نمونههای بشرهای كامل در عصرهای گذشته بودهاند . اين نمونهها نشان دادهاند كه بشر را میتوان در مسير عدالت انداخت تا آنطور بشود ، حال اگر در حد آنها نشود ولی نمونه كوچكش میتواند بشود .