می‏شود و در مواردی واجب . نوشته‏اند اگر تمكن از امر به معروف و نهی از
منكر - كه امر به معروف و نهی از منكر در واقع يعنی خدمت - متوقف باشد
بر قبول پست از ناحيه ظالم ، پذيرفتن آن واجب است . منطق هم همين را
قبول می‏كند ، زيرا اگر بپذيريد می‏توانيد در جهت هدفتان كار كنيد و خدمت‏
نماييد ، نيروی خودتان را تقويت و نيروی دشمنتان را تضعيف كنيد . من‏
خيال نمی‏كنم اهل مسلكهای ديگر ، همانها كه مادی و ماترياليست و كمونيست‏
هستند اينگونه قبول پست از دشمن و ضد خود را انكار كنند ، می‏گويند :
بپذير ولی كار خودت را بكن .
ما می‏بينيم در مدتی كه حضرت رضا ولايتعهد را قبول كردند كاری به نفع‏
آنها صورت نگرفت ، به نفع خود حضرت صورت گرفت . صفوف ، بيشتر مشخص‏
شد ، به علاوه حضرت در پست ولايتعهدی به طور غير رسمی شخصيت علمی خود را
ثابت كرد كه هيچوقت ديگر ثابت نمی‏شد . در ميان ائمه ، به اندازه‏ای كه‏
شخصيت علمی حضرت رضا و حضرت امير ثابت شده و حضرت صادق هم در يك‏
جهت ديگری شخصيت علمی هيچ امام ديگری ثابت نشده است ، حضرت امير به‏
واسطه همان چهار پنج سال خلافت ، آن خطبه‏ها و آن احتجاجات كه باقی ماند
، حضرت صادق به واسطه آن مهلتی كه جنگ بنی العباس و بنی الاميه با
يكديگر به وجود آورد كه حضرت حوزه درس چهار هزار نفری تشكيل داد ، و
حضرت رضا برای همين چهار صباح ولايتعهد و آن خاصيت علم دوستی مأمون و آن‏
جلسات عجيبی كه مأمون تشكيل می‏داد و از ماديين گرفته تا مسيحی ها ،
يهودی‏ها ، مجوسی‏ها ، صابئی‏ها و بودائی‏ها ، علمای