كلمات خود حضرت هست - كه اصلا خود اين عنوان " ولايتعهدی " عنوان غلطی‏
است ، چون معنی " ولايتعهد " اين است كه حق مال من است و من زيد را
برای جانشينی خ ودم انتخاب می‏كنم ، و آن بيانی كه حضرت فرمود اين مال‏
توست يا مال غير ؟ و اگر مال غير است تو حق نداری بدهی ، شامل "
ولايتعهد " هم هست .
سؤال : فرضی فرمودند كه اگر فضل بن سهل شيعی واقعی بود مصلحت بود كه‏
حضرت در ولايتعهدی با ايشان همكاری كند و بعد دست مأمون را از خلافت‏
كوتاه كنند . اينجا اشكالی پيش می‏آيد و آن اينكه در اين صورت لازم می‏شد
كه حضرت مدتی اعمال مأمون را تصويب كنند و حال آنكه با توجه به عمل‏
حضرت علی ( ع ) امضاء كردن كار ظالم در هر حدی جايز نيست .
جواب : به نظر می‏رسد كه اين ايراد وارد نباشد . فرموديد به فرض اينكه‏
فضل بن سهل شيعی بود حضرت بايد مدتی اعمال مأمون را امضاء می‏كرد و اين‏
جايز نبود همچنانكه حضرت امير حكومت معاويه را امضاء نكرد .
خيلی تفاوت است ميان وضع حضرت رضا نسبت به مأمون و وضع حضرت امير
نسبت به معاويه . حضرت امير می‏بايست امضايش به اين شكل می‏بود كه‏
معاويه به عنوان يك نايب و كسی كه از ناحيه او منصوب است كار را
انجام دهد ، يك ظالمی مثل معاويه به عنوان نيابت از علی بن ابی طالب‏
كار كند . ولی قضيه حضرت رضا اين بود كه حضرت رضا بايد مدتی كاری به‏
كار مأمون نداشته باشد ،